یادداشت | نفرت یهودیان اشکنازی از غیریهودیان: الهیات رستگاری از طریق نسل‌کشی

خشونتی که در کشتار جمعی کنونی غزه مشاهده می‌شود، اغلب به سطوحی می‌رسد که تنها می‌توان آن را فجیع و جنون‌آمیز توصیف کرد. صحنه‌هایی از کودکان در صف غذا که به طور معمول توسط تنها دولت خودخوانده یهودی جهان و ارتش به اصطلاح «بااخلاق‌ترین ارتش جهان» بمباران و گلوله‌باران می‌شوند.

خشونتی که در کشتار جمعی کنونی غزه مشاهده می‌شود، اغلب به سطوحی می‌رسد که تنها می‌توان آن را فجیع و جنون‌آمیز توصیف کرد. صحنه‌هایی از کودکان در صف غذا که به طور معمول توسط تنها دولت خودخوانده یهودی جهان و ارتش به اصطلاح «بااخلاق‌ترین ارتش جهان» بمباران و گلوله‌باران می‌شوند. پایداری و شدت این حملات، رد کردن آنها را صرفاً به عنوان «تصادفات» یا خسارات جانبی جنگی، ناممکن می‌سازد. در عوض، هدف‌گیری مکرر و عمدی غیرنظامیان، به ویژه آسیب‌پذیرترین آنها، الگویی قابل تشخیص را آشکار می‌کند؛ الگویی که نشان‌دهنده یک چارچوب ایدئولوژیک زیربنایی است که این اقدامات را به پیش می‌برد، نه صرفاً ناشی از برخی اشتباهات محاسباتی ناگوار و تصادفی.

این خصومت نسبت به غیریهودیان صرفاً سیاسی یا استراتژیک نیست. در واقع، به نظر می‌رسد که عمیقاً در برخی نگرش‌های الهیاتی و فرهنگی ریشه دوانده است. چنین احساساتی در متون بنیادی یهودی، مانند تلمود، بیان می‌شود که حاوی بخش‌هایی است که یهودیان را از غیر یهودیان از نظر ارزش اخلاقی، حقوق و غیره، گاهی اوقات به شیوه‌ای بسیار آشکار و نگران‌کننده متمایز می‌کند.

اسرائیل یاکوب یووال، مورخ یهودی-اسرائیلی، در این بحث، یک ظرافت قوم‌شناختی مهم را ارائه می‌دهد. طبق تحقیقات او، خصومت با غیریهودیان به طور خاص در جامعه یهودی اشکنازی به یک پروژه آشکارا نسل‌کشی‌گرایانه متبلور شده است. این توسعه رادیکال و برتری‌طلبانه در میان اشکنازی‌ها (شاخه مهاجران یهودی که در اروپای غربی و مرکزی ساکن شدند)، در مقایسه با یهودیان سفاردی (که عمدتاً در شبه‌جزیره ایبریا و شمال آفریقا زندگی می‌کردند) و یهودیان مزراحی (که در سرزمین‌های اصلی خاورمیانه باقی ماندند)، خاص بوده است.

یووال در کتاب خود با عنوان «دو ملت در شکم تو: برداشت‌ها از یهودیان و مسیحیان در دوران باستان متأخر و قرون وسطی» (که در سال ۲۰۰۰ به زبان عبری منتشر شد)، به این نکته اشاره می‌کند که چگونه بسترهای اجتماعی-سیاسی اروپای قرون وسطی که با خصومت مسیحی، جنگ‌های صلیبی و کشتار یهودیان مشخص شده است، ممکن است به شکل‌گیری دیدگاهی به‌ویژه رادیکال و انحصاری در میان یهودیان اشکنازی کمک کرده باشد. با این حال، او همچنین خاطرنشان می‌کند که چنین دیدگاه‌هایی ممکن است پیش از آزار و اذیت مسیحیان وجود داشته باشند و ریشه‌های خود را در متون دینی یهودی بیابند.

گزیده‌هایی از کتاب «دو ملت در شکم تو»

رستگاری نهایی که در متون یهودی توصیف شده است، شامل ویرانی، تخریب، کشتار و ریشه‌کن کردن همه ملت‌ها، فرشتگانی که از آنها مراقبت می‌کنند و خدایانشان خواهد بود. «قدوس متعال تمام ملت‌ها را جز اسرائیل نابود خواهد کرد.» این جملات از «سفر نیتزاهون وِتوس» (Sefer Nizzahon Vetus)، کتابی نوشته شده در قرن سیزدهم در آلمان که دوران مسیحایی را توصیف می‌کند، گرفته شده است. استفاده نویسنده از زبان کتاب استر، که در آن نیت‌های هامان، ستمگر اصلی، توصیف شده است، قدرت این ایده را نشان می‌دهد که در دوران مسیحایی، اوضاع برعکس خواهد شد و نابودی کامل و نهایی در انتظار ملت‌های غیریهودی خواهد بود.

دیدگاه غالب در اشکناز، نابودی غیریهودیان را جزء اصلی بینش مسیحایی می‌دانست. این مفهومی است که می‌خواهد تاریخ را به صورت گذشته‌نگر اصلاح کند و انتقام را به عنوان نقشی برای اصلاح گذشته قبل از برقراری نظم نوین جهانی در نظر می‌گیرد. پیشینه این دیدگاه چیست؟ تحت چه شرایط تاریخی پدید آمد؟

در مرثیه‌ای برای تیشا ب‌آو (اندوه‌بارترین روز در تقویم یهودی) که در پی کشتارهای سال ۱۰۹۶ سروده شد، شاعر مذهبی، کالونیموس نوشت:

قطرات خون من یک به یک شمرده می‌شوند

و خون زندگی‌شان را بر ارغوانت [لباس سلطنتی به رنگ زرشکی] می‌پاشند

او در میان ملت‌ها داوری خواهد کرد، آنها را از اجساد پر خواهد کرد.

این یک حسابداری کلامی با خون است. هر قطره خون یهودیانی که توسط غیریهودیان کشته شده‌اند، در یک «دفتر حساب» الهی به شکل یک لباس سرخ‌رنگ ثبت می‌شود. حساب تا آخرین قطره خون تسویه خواهد شد. این استعاره لباس الهی زرشکی همچنین در یک مدراش که در یلقوت شیمعونی ذکر شده است، ظاهر می‌شود:

«او در میان ملت‌ها داوری خواهد کرد، آنها را از اجساد پر خواهد کرد» [مزامیر ۱۱۰:۷]. خاخام‌های ما گفتند: برای هر یک از جان‌های اسرائیل که عیسو (ادیفیه کننده غیریهودیان) کشت، قدوس متعال از خون آنها گرفت و آن را در ارغوان خود فرو برد تا رنگ خونین شود؛ و هنگامی که روز داوری فرا رسد و او بر کرسی خود بنشیند تا او [عیسو] را داوری کند، آن ارغوان را خواهد پوشید و جسد هر انسان صالحی را که بر آن ثبت شده است به او نشان خواهد داد، همانطور که گفته شده است: «او در میان ملت‌ها داوری خواهد کرد، آنها را از اجساد پر خواهد کرد.» در همان زمان، قدوس متعال انتقامی مضاعف از او خواهد گرفت، همانطور که کتاب مقدس می‌گوید: «ای خداوند، خدای انتقام، ای خدای انتقام، بدرخش!» [مزامیر ۹۴:۱] (ص ۹۵)

ریشه‌های کتاب‌مقدسی انتقام الهی و شباهت‌ها با بلایای مصر

منبع کتاب‌مقدسی این مفهوم در اشعیا ۶۳:۱-۶ ظاهر می‌شود که انتقام خداوند را علیه ادوم (نمادی از مسیحیت) توصیف می‌کند. وقتی پرسیده می‌شود: «چرا لباس تو سرخ است و جامه‌هایت مانند کسی است که در شراب‌کشی راه می‌رود؟» خداوند پاسخ می‌دهد: «من شراب‌کشی را به تنهایی لگدکوب کرده‌ام… آنها را در خشم خود لگدکوب کردم و در غضب خود پایمال کردم؛ خون زندگی‌شان بر لباس‌های من پاشیده شده و من تمام جامه‌هایم را لکه‌دار کرده‌ام.» خداوند با کسی که در شراب‌کشی راه می‌رود مقایسه شده است که انگورها، یا غیریهودیان را لگدکوب می‌کند؛ در طول لگدکوب کردن، خون آنها بر لباس‌های الهی پاشیده می‌شود و آنها سرخ‌رنگ می‌شوند. در اینجا، لکه‌دار شدن لباس خداوند در طول انتقام علیه غیریهودیان رخ خواهد داد، و خونی که بر لباس‌های او پاشیده خواهد شد، نه خون شهیدان، مانند مدراش و پیوطیم اشکنازی، بلکه خون غیریهودیانی است که او آنها را مجازات می‌کند.

بنابراین، این ایده که در پایان روزها خداوند انتقام خون شهیدان را خواهد گرفت، یک نوآوری فرانکو-آلمانی نیست. شناسایی منبع مدراشی که شاعران اشکنازی برای ایده‌های خود از آن الهام گرفتند، تداوم آن را با سنت هاگادی فلسطینی نشان می‌دهد. (ص ۹۸)

در کرواه (آیینی که در نماز عمیدا خوانده می‌شود) معروف خود، «ویهی بحازی هالایلا» (Vayehi bahazi halaylah)، یانای وحشت‌های مختلف مربوط به کشتار نخست‌زادگان در مصر را یک به یک برمی‌شمارد. چنین جزئیاتی از رهایی از مصر به منظور الگویی برای انتقام در انتظار غیریهودیان در پایان روزها است، زیرا «آنچه در ابتدا بود در پایان نیز خواهد بود.» و در واقع، بلافاصله پس از سطور توصیف کشتار نخست‌زادگان، ما یک انتقال مستقیم به رستگاری نهایی را می‌یابیم که با عبارت تکرارشونده شوا وِ-مِصوآه (ویرانی کامل) تأکید شده است.

یعنی، همانطور که خداوند مصریان را با کشتار نخست‌زادگان مجازات کرد، جهان را نیز در رستگاری نهایی مجازات و نابود خواهد کرد. این دیدگاه زیربنای چندین رسم سدر و بخش‌هایی از هاگادا است. یک رسم اشکنازی این است که با ذکر هر یک از ده بلای مصر، قطراتی از شراب را از لیوان می‌ریزند که به انتقام مسیحایی اشاره دارد. این در «سفر ماهاریل» (Sefer Maharil) توضیح داده شده است: «او [خداوند] ما را از همه این [بلاها] نجات خواهد داد و آنها را بر دشمنان ما خواهد آورد.» «سفر آمارکال» (Sefer Amarkal) یک موعظه را به نام خاخام الیعار روکه نقل می‌کند که طبق آن، شانزده قطره شراب (ده قطره با ذکر بلاها؛ سه قطره برای اختصار یادبود آنها؛ و سه قطره برای «خون و آتش و ستون‌های دود») می‌ریزند که مطابق با «شمشیر قدوس متعال [که] شانزده ضلع دارد» است. (ص ۱۰۰)

تداوم و توسعه انتظارات انتقام‌جویانه

اشکنازی‌ها این سنت فلسطینی را پس از سال ۱۰۹۶ توسعه و تقویت کردند. با این حال، انتظار انتقام به عنوان یک جزء مرکزی در روند رستگاری قبلاً نیز بیان شده بود. جنایات سال ۱۰۹۶ نبود که آرزوهای انتقام علیه مسیحیان را به وجود آورد، و این آرزوها صرفاً واکنش عاطفی یک شاعر غمگین، ناشی از درد و ماتم نیستند. بلکه آنها بخشی از یک آموزه مسیحایی کامل هستند، همانطور که حضور این موتیف در پیوط اشکنازی حتی قبل از سال ۱۰۹۶ نشان می‌دهد. خاخام شیمعون بن اسحاق، که در اوایل قرن دهم زندگی می‌کرد، در سلیحه با عنوان «ارخو ها-یامیم» (Arkhu ha-yamim)، از خداوند می‌خواهد که انتقام خون بندگانش را بگیرد و «یک جام عمیق و پهن را با خنده و تمسخر» دشمنانشان پر کند.

در یک کرواه برای هفتمین روز عید پسح، خاخام شیمعون مسیر یانای را دنبال می‌کند و بین رهایی از مصر و رستگاری آینده تمثیل می‌کند:

بگذارید او انتقام خود را در ادوم در برابر چشمان ما بگیرد

زیرا بخار عیسو در زمان یادآوری او به او خواهد رسید.

نسل او، و برادرانش، و همسایگانش غارت شده‌اند و دیگر نیستند

آنها جام تلخی را نوشیده‌اند

زیرا خداوند داور ماست، خداوند قانون‌گذار ماست

خداوند پادشاه ماست – او ما را نجات خواهد داد.

و همانطور که مصر را به شنیدن واداشتند، دشمنان ما نیز

ادوم و اسماعیل و همه ستمگران ما. (ص ۱۰۲)

خوانندگان تاکنون به ایده اصلی پی برده‌اند: در میان جامعه یهودی اشکنازی، رستگاری مسیحایی به نابودی کامل ملت‌های غیریهودی، به ویژه «ادوم» (مسیحیت) و «اسماعیل» (اسلام) وابسته تصور می‌شد. مصائب پیشگویی شده آنها به طور صریح با بلایای کتاب مقدس که بر مصر نازل شده بود، مقایسه می‌شود.

به این ترتیب، این تصورات آخرالزمانی به ایده حذف نخست‌زادگان غیریهودیان گسترش یافت، ایده‌ای که ناگزیر رنج کنونی کودکان در غزه را به یاد می‌آورد. علاوه بر این، در برخی از این روایت‌های آخرالزمانی، رنج غیر یهودیان در زمان‌های پایانی با اصطلاحات «شوا» توصیف شده است که بعدها با هولوکاست تداعی شد. همچنین حضور برخی انسان‌انگاری‌های خام وجود دارد، زیرا خداوند با «جامه‌های خونین» به تصویر کشیده می‌شود که خون آن مربوط به غیر یهودیان سلاخی شده است. فراتر از نظریه، این نمادگرایی آخرالزمانی در برخی از موتیف‌های آئینی و مذهبی در سنت یهودی اشکنازی نفوذ کرده است، جایی که کلمه «شراب» به عنوان استعاره‌ای برای خون غیریهودیان به کار می‌رفته است، تمثیلی که به طور کنایه‌آمیز با شیوه برداشت بیشتر مسیحیان از عشای ربانی (که در آن شراب مصرف شده در مراسم نمادی از خون مسیح است) بی‌شباهت نیست.

تسلط اشکنازی‌ها در اسرائیل و ارتباط با دیدگاه‌های آخرالزمانی

همه اینها از آن جهت مهم است که، همانطور که به خوبی می‌دانیم، یهودیان اشکنازی تقریباً در تمام حوزه‌های جامعه اسرائیل، از سیاست و رهبری نظامی گرفته تا زندگی فرهنگی و فکری، تسلط یافته‌اند. بنیامین نتانیاهو، طولانی‌ترین نخست‌وزیر اسرائیل، خود از تبار اشکنازی است و در مقاطع مختلف به طور آشکار از زبان و آرزوهای مسیحایی در سخنرانی‌های خود استفاده کرده است. غیرمنطقی نیست که فرض کنیم چنین روایت‌های الهیاتی و تاریخی، با نشانه‌های آخرالزمانی و دیدگاه نسل‌کشی‌گرایانه آنها نسبت به جهان غیریهودی، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه، جنبه‌هایی از جهان‌بینی و برنامه سیاسی او را تحت تأثیر قرار می‌دهند.مطالعات بیشتر و فراخوان برای محکومیت برای خوانندگانی که ممکن است به بررسی عمیق‌تر این مضامین علاقه‌مند باشند، کتاب «آیین‌های بی‌پروا: پوریم و میراث خشونت یهودی» اثر مورخ یهودی-آمریکایی فقید، الیوت هوروویتز توصیه می‌شود. در این اثر، هوروویتز بسیاری از همین پویایی‌ها را بررسی می‌کند، از جمله اینکه چگونه جوامع یهودی قرون وسطی در اروپا گاهی اوقات، در طول جشنواره‌هایی مانند پوریم، به اقدامات پرخاشگرانه ظریف یا کمتر ظریف علیه شمایل و نمادهای مسیحی می‌پرداختند. با این حال، تمرکز او فراتر از این بیان‌های آئینی به بررسی گسترده‌تر بنیان‌های الهیاتی چنین رفتارهایی، به ویژه نقش پوریم، شخصیت عمالق و احکام پایدار کتاب مقدس مرتبط با آنها، در شکل‌دهی نگرش‌های یهودیان نسبت به خشونت و غیریهودیان است.[1]


[1] muslimskeptic.com/2025/07/21/ashkenazi-jewish-hatred-gentiles

نوشته های مرتبط

منشورات ذات صلة

Related posts

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب

أحدث المحتوى

Latest News

پربحث ترین مطالب

المحتوى الأكثر مناقشة

The Most Discussed

پیمایش به بالا