یادداشت | سنت‌گرایان و پاپ فرانسیس: میراث تفرقه برای کلیسا

با درگذشت پاپ فرانسیس، بار دیگر انتقادها نسبت به عملکرد او در مواجهه با کاتولیک‌های سنت‌گرا و نقش او در دوپاره کردن کلیسا شدت گرفته است. این بحث‌ها نشان می‌دهد که دوران پاپ فرانسیس، علاوه بر تلاش برای اصلاح و گشودگی، چالش‌های عمیقی درون کلیسا به وجود آورده که هنوز پاسخ روشنی برای آن‌ها یافت نشده است.

با درگذشت پاپ فرانسیس، بار دیگر انتقادها نسبت به عملکرد او در مواجهه با کاتولیک‌های سنت‌گرا و نقش او در دوپاره کردن کلیسا شدت گرفته است. این بحث‌ها نشان می‌دهد که دوران پاپ فرانسیس، علاوه بر تلاش برای اصلاح و گشودگی، چالش‌های عمیقی درون کلیسا به وجود آورده که هنوز پاسخ روشنی برای آن‌ها یافت نشده است. ادوارد فیزر، متفکر برجسته کاتولیک، در یادداشتی تحلیلی به این موضوع پرداخته و رفتار پاپ فرانسیس با سنت‌گرایان را از منظر انتقادی مورد بررسی قرار داد و نوشت:

«پاپ فرانسیس و بسیاری از طرفدارانش نشان دادند که چقدر می‌توانند بی‌گذشت، بی‌رحم و تفرقه‌انگیز باشند؛ آن‌ها مدام به کسانی که از آیین‌های سنتی و آموزه‌های دیرین دفاع می‌کردند، انگیزه‌های نادرست نسبت می‌دادند. شاید برخی سنت‌گرایان چنین انگیزه‌هایی داشتند، اما قطعاً نه همه یا حتی اکثریت آن‌ها. حقیقت این است که سنت‌گرایی ریشه در عشق و اشتیاقی ژرف دارد؛ همان حسی که هر انسان طبیعی نسبت به خانواده، خانه و امنیتی که آن‌ها فراهم می‌کنند، دارد. سنت‌گرایان نیز با همین چشم به میراث کلیسا می‌نگرند، و برای آن‌ها کسانی که این میراث را تحقیر می‌کنند یا کنار می‌گذارند، مانند افرادی هستند که به خانه‌شان حمله می‌برند یا مادرشان را توهین می‌کنند.

انتقاد از این دیدگاه به شکلی برادرانه، ملایم و با تلاش صادقانه برای درک آن (همانطور که بندیکت شانزدهم انجام داد) یک چیز است، اما مسخره کردن بی‌امان آن، نادیده گرفتنش بدون شنیدن حرف‌هایش، یا سرکوب بی‌رحمانه‌اش با قدرت و حتی تشویق سرد چنین رفتارهایی، چیزی کاملاً متفاوت است. این وقتی تحقیرآمیزتر است که چنین کارهایی را در مورد گروهی انجام دهیم که یک اقلیت کوچک و منفور در کلیسا هستند، بدون ذکر اینکه در جهان بزرگتر نیز چنین وضعیتی دارند. فرانسیس و طرفدارانش مدام از رحمت و رسیدن به حاشیه‌نشینان سخن می‌گفتند، اما هرگز این ادب را در برابر سنت‌گرایان رعایت نکردند. کینه‌توزی افراطی برخی سنت‌گرایان نسبت به فرانسیس و سلسلهمراتب کلیسا، محصول همین ریاکاری بود.

بله، درست است که بسیاری از سنت‌گرایان در انتقادهای خود زیاده‌روی کرده‌اند، به شخص پاپ فرانسیس و مقامش بی‌احترامی نشان داده‌اند، گاه به ایدئولوژی‌های سیاسی بی‌اساس گرایش پیدا کرده‌اند و باید به خاطر این رفتارها سرزنش شوند، اما این هم حقیقت دارد که واکنش آن‌ها در برابر تحریک‌های ناعادلانه‌ای بود که از سوی فرانسیس صورت گرفت.

«ای پدران، فرزندان خود را به خشم میاورید» (افسسیان ۶:۴).

«وای بر دنیا از بابت وسوسه‌های گناه! چرا که ناگزیر وسوسه‌ها می‌آیند، اما وای بر آن کس که وسوسه را می‌آورد» (متی ۱۸:۷).

امیدواریم پاپ لئو — که به نظر می‌رسد فردی دلسوزتر و پدرانه‌تر است بتواند زخم‌های وحدت مؤمنان و پیوند کلیسا با گذشته‌اش را التیام بخشد.[1]


[1] x.com/FeserEdward/status/1920954557435441395

نوشته های مرتبط

منشورات ذات صلة

Related posts

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب

أحدث المحتوى

Latest News

پربحث ترین مطالب

المحتوى الأكثر مناقشة

The Most Discussed

پیمایش به بالا