کتاب سیّدعزیز برخلاف زندگینامهها یا تاریخچههای معمول که اغلب به فصلهای مشخص تقسیم میشوند، ساختاری متفاوت و منحصر به فرد دارد. متن کتاب شامل پنجاه و شش خاطره از زندگی سیّدعزیز است و هر خاطره با یک عنوان مشخص ارائه شده است تا خواننده بتواند راحتتر در داستانهای پراکنده، مسیر زندگی و تجربههای سید حسن را دنبال کند. این سبک، حس خواندن دفترچهای شخصی یا سفرنامهای زنده را ایجاد میکند و هر خاطره بهنوعی یک روایت مستقل و کامل از یک بخش خاص از زندگی قهرمان را ارائه میدهد.
نویسنده در این کتاب با نثری روان، شیوا و در عین حال دقیق، تلاش کرده است تا زیباییها و ظرافتهای زبان عربی را در ترجمه به فارسی حفظ کند. این دقت بهویژه در بازخوانی وصیتنامههای شهدا، نامههای شهدای عملیاتهای استشهادی و اسناد دستاول تاریخی مشهود است و به متن، روحی زنده و ملموس میبخشد. خواننده هنگام مطالعه، نهتنها با خاطرات سیّدعزیز همراه میشود، بلکه با زبان و لحن واقعی شخصیتها نیز مواجه میگردد، طوری که حس میکند خودِ آن لحظات و مکاتبات را تجربه میکند.
علاوه بر این، نویسنده برای افزایش دقت تاریخی و روشن شدن برخی مفاهیم، در پایان هر خاطره پینوشتهایی ارائه کرده است که در متن شمارهگذاری شدهاند. این پینوشتها، که در مجموع شامل ۴۴ شماره و در ۲۶ صفحه تنظیم شدهاند، به خواننده کمک میکنند تا شناختی کاملتر از شخصیتهای حاضر در خاطرات، رخدادهای تاریخی کشور و سایر وقایع مرتبط پیدا کند. به بیان دیگر، این پینوشتها یک لایه تحلیلی و توضیحی به هر خاطره اضافه میکنند و ارتباط میان تجربه شخصی سیّدعزیز و بستر تاریخی کشور را شفاف میسازند.
به این ترتیب، کتاب نهتنها یک مجموعه خاطرات شخصی است، بلکه یک مرجع خواندنی و مستند نیز محسوب میشود که هم جذابیت روایت داستانی دارد و هم دقت تاریخی و تحلیلی لازم برای فهم عمیقتر وقایع و شخصیتها را فراهم میکند.
کتاب در بخش اول به معرفی خانوادهای از نسل سیّد پرداخته است که با فقر شدیدی دست و پنجه نرم و در بطن جنگ داخلی لبنان زندگی میکنند. از همان دوران کودکی و نوجوانی، نشانههای علاقه و استعداد در مسیر طلبگی در او آشکار است. پیش از آنکه به صورت رسمی وارد این عرصه شود، با سخنرانیهای کوتاه خود بر منبرها توجه دیگران را جلب کرده و همواره کوشیده است تا با علمای روحانی ارتباط برقرار کند تا از استعداد خدادادی خود به بهترین نحو بهرهمند شود و آن را به هدر ندهد. این تلاشها نشاندهنده عزم و علاقهمندی او به یادگیری و رشد در مسیر طلبگی است.
کتاب به شرح زندگی فردی میپردازد که پس از سفر به نجف، با آیتالله صدر آشنا میشود و تحت سرپرستی و آموزش سید عباس موسوی قرار میگیرد. او به همراه دوستانش سه سال تمام، که هر سال آن حدود سیصد و پنجاه روز بود، به تحصیل میپردازد و در این مدت با دفترهای مراجع نیز ارتباط برقرار میکند.
با وقوع آشوبها و فشارهای رژیم بعث بر طلاب لبنانی، او مجبور به ترک عراق میشود. به همراه سید عباس موسوی، حوزه علمیهای در بعلبک تأسیس میکند و به ادامه تحصیل میپردازد. این دوره تحصیلات نیز سه سال طول میکشد و در این مدت، درسهای مقدماتی و سطوح را به پایان میبرد. سپس با حضور در کلاسهای شیخ علی العفی، دروس خارج را نیز پیگیری میکند. او در تلاش فراوان است تا تحصیلاتش را در قم ادامه دهد، اما به علت شرایط خاص کشورش و نیاز مردم به حضور او، موفق به این کار نمیشود. نخستین بخش این روایت با توضیحاتی درباره ازدواج او و معرفی فرزندانش به پایان میرسد و این قسمت از کتاب شامل سی صفحه است. فعالیتهای سیاسی سید از سال ۱۳۶۱ با حضور در جنبش أمل آغاز شد و در این زمان با حمله اسرائیل به لبنان مواجه شد. در سال ۱۳۶۴، او بهعنوان معاون رئیس سیاسی حزبالله منصوب شد و یک سال بعد، مسئول نظامی منطقه بیروت گردید. در سال ۱۳۶۷ به عضویت شورای مرکزی حزبالله درآمد و مسئولیت اجرایی آن را به عهده گرفت. در سال ۱۳۶۸ به ایران مهاجرت کرد و بهعنوان نماینده حزبالله در این کشور فعالیت کرد.
در سال ۱۳۷۰، سید بهعنوان مسئول اجرایی حزبالله و نماینده آیتالله خامنهای در بیروت و جبل عامل منصوب شد. شهادت سید هادی نصرالله در سال ۱۳۷۶، پس از شهادت سید عباس موسوی، یکی از تأثیرگذارترین و احساسیترین رویدادهای این دوران بود و تا پایان اثر، این واقعه همچنان تأثیر خود را حفظ کرده است. کتاب «سیّدعزیز» به زندگی سید حسن نصرالله پرداخته، اما به دلیل عدم پوشش سه دهه آخر زندگی او، شامل ۲۸ سال از مهمترین دوران زندگی وی نمیشود. این نقص در کتاب به معنای کاهش ارزش آن نیست، بلکه به دلیل زودهنگام بودن نگارش آن، باز هم اثری ارزشمند محسوب میشود. در زمان نگارش این کتاب، خاطرات شفاهی بهعنوان یک منبع گرانبها استفاده شدهاند، چرا که در آن زمان، تاریخ شفاهی محدودی وجود داشت.
همانگونه که ابتدای متن اشاره شد، کتاب در قالب خود زندگینامه به زبان شهید عزیز نوشته شده است. باید توجه داشت این قالب محاسن قابل توجهی دارد.
اصالت روایت و نزدیکی به حقیقت
زندگینامه خودنوشت، برخلاف روایتهای دیگر، از فیلتر نگاه واسطهای نمیگذرد. خواننده مستقیماً با ذهن و زبان شخصیت اصلی مواجه است. این اصالت باعث میشود که خاطرات، احساسات و انگیزهها با تمام شفافیت و بیپیرایگی منتقل شوند. در چنین متنی، هر جمله بوی تجربه زیسته میدهد.
حضور «منِ» روایتگر بهعنوان قهرمان
وقتی راوی خودِ قهرمان است، خواننده نه از بیرون، بلکه از درون ماجراها با مبارزه آشنا میشود. او فراز و نشیبها را از نگاه کسی میبیند که تصمیمگیرنده بوده، خطر کرده و هزینه پرداخته است. این «منِ روایتگر» به کتاب جان میدهد و خواننده را به همسفر قهرمان بدل میکند.
صراحت در بیان احساسات و تجربهها
زندگینامه خودنوشت، فرصت کمنظیری برای لمس احساسات پنهان است؛ احساساتی که شاید در روایتهای رسمی یا تاریخی به چشم نیایند:
اضطراب در لحظه رویارویی با دشمن
تردید پیش از یک تصمیم سرنوشتساز
شادی و آرامش پس از پیروزیهای کوچک
رنج و تلخی در مواجهه با خیانت یا شکست
این صراحت، روایت را انسانیتر و نزدیکتر میکند.
مستندسازی از دل تجربه
هرچند خودنوشت بارِ شخصی دارد، اما در عین حال سندی تاریخی هم هست. وقتی قهرمان مبارزه با استکبار، خاطراتش را بازگو میکند، در واقع بخشی از تاریخ مقاومت را ثبت مینماید. این نوع روایت، ترکیبی از سند تاریخی و تجربه شخصی است که ارزش آن را دوچندان میکند.

ایجاد الهام و الگو برای نسلها
در خودنوشتها، مسیر مبارزه نهفقط در سطح حوادث، بلکه در سطح انگیزهها و باورها آشکار میشود. خواننده میفهمد چه چیزی به قهرمان توان داد که در برابر قدرتهای استکباری بایستد، چگونه امیدش را حفظ کرد، و چه خصیصههایی او را به رهبر و الگو بدل ساخت. این بُعد الهامبخشی، یکی از مهمترین محاسن چنین کتابهایی است.
وقتی مخاطب، تاریخ را از زبان قهرمان میخواند، تاریخ از سطح «رویدادهای سرد و بیرونی» پایین میآید و به «تجربهای زنده» بدل میشود. خواننده حس میکند در کنار اوست: در میدان نبرد، در جلسات مخفی، در لحظات خطر و حتی در لحظات خلوت و دعا. این نزدیکی تجربهای است که هیچ روایت دیگری نمیتواند به همان اندازه فراهم آورد.
در کتاب سیّدعزیز ، قهرمان نه یک شخصیت معمولی، بلکه نماد مبارزه با استکبار است. همین امر اهمیت خودنوشت بودن کتاب را دوچندان میکند:
صدای او، صدای مقاومت است که بیواسطه به گوش مخاطب میرسد.
تجربههای او، بخشی از میراث تاریخی یک ملت یا جریان است که اگر با زبان دیگری بازگو میشد، شاید بخشی از صراحت و اصالت خود را از دست میداد.
زندگینامه خودنوشت ایشان فرصتی است تا نسلهای بعد نهفقط از بیرون، بلکه از درون مبارزه با استکبار آگاه شوند؛ بدانند چه رنجها و امیدهایی این مسیر را ساخته است. تجربهها، احساسات و اندیشههای یک مبارز بزرگ را بیواسطه در اختیار ما میگذارد.