یادداشت | نگاه تحلیلی تاریخی به وقایع منطقه پاراچنار پاکستان

از نظر موقعیت مکانی، پاراچنار از اهمیت جغرافیایی خاصی برخوردار است، زیرا از یک طرف به ولایت پکتیا افغانستان، از طرف دیگر به ولایت خوست و از طرف سوم به ولایت ننگرهار افغانستان متصل است. به همین دلیل، این منطقه سال‌های متمادی توسط مجاهدین اهل سنت افغانی مورد استفاده قرار گرفت و به‌دلیل موقعیت منحصر به‌فرد جغرافیایی خود، به یکی از بهترین اردوگاه‌های نظامی مجاهدین علیه ارتش جماهیر شوروی تبدیل شد. گرچه ریشه‌های خشونت و فرقه‌گرایی در منطقه پاراچنار بسیار قدیمی است، اما سیاست‌های غلط دوران ژنرال ضیاءالحق تأثیر بیشتری در فزونی فرقه‌گرایی کنونی داشته است.

از نظر موقعیت مکانی، پاراچنار از اهمیت جغرافیایی خاصی برخوردار است، زیرا از یک طرف به ولایت پکتیا افغانستان، از طرف دیگر به ولایت خوست و از طرف سوم به ولایت ننگرهار افغانستان متصل است. به همین دلیل، این منطقه سال‌های متمادی توسط مجاهدین اهل سنت افغانی مورد استفاده قرار گرفت و به‌دلیل موقعیت منحصر به‌فرد جغرافیایی خود، به یکی از بهترین اردوگاه‌های نظامی مجاهدین علیه ارتش جماهیر شوروی تبدیل شد. گرچه ریشه‌های خشونت و فرقه‌گرایی در منطقه پاراچنار بسیار قدیمی است، اما سیاست‌های غلط دوران ژنرال ضیاءالحق تأثیر بیشتری در فزونی فرقه‌گرایی کنونی داشته است.

در نتیجه حمله گروه‌های تکفیری به کاروانی از خودروهای حامل تعدادی از شیعیان پاکستانی در تاریخ اول آذرماه ۱۴۰۳، مصادف با ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴، که از منطقه پاراچنار توسط اسکورت پلیس ایالت خیبر پختونخواه عازم پیشاور بود، ده‌ها نفر شهید و زخمی شدند. منابع رسمی تلفات این حادثه را ۵۰ شهید و حداقل ۳۰ زخمی اعلام کرده‌اند. برخی منابع رسانه‌ای غیردولتی، از شهادت بیش از ۸۰ نفر در جنایت تروریست‌های تکفیری علیه شیعیان پاراچنار پاکستان خبر دادند. این منابع تاکید کردند که در میان شهدای این حمله وحشیانه تروریستی، دست‌کم ۱۱ زن و ۷ کودک شیرخوار وجود داشتند، اما منابع غیررسمی پاکستانی تلفات این حمله را ۱۱۰ شهید شامل ۱۶ زن و ۱۱ کودک اعلام کرده‌اند.

احزاب و گروه‌های شیعه در پاکستان نیز در واکنش به حمله به سرنشینان چند خودرو در اطراف پاراچنار، مرکز منطقه قبیله‌ای کرم، نیروهای تکفیری را به ارتکاب چنین جنایاتی متهم کردند.

آصف علی زرداری، رئیس‌جمهور و شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان حمله به غیرنظامیان در منطقه کرم را به شدت محکوم و با خانواده‌های قربانیان ابراز همدردی کردند.

به گزارش رسانه‌ها، پس از حملات تروریستی روز پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ علیه ساکنان شهر شیعه‌نشین پاراچنار، صدها معترض در شهرهای مختلف پاکستان از جمله اسلام‌آباد، کراچی، لاهور، مولتان، گیلگیت و بلتستان راهپیمایی‌های بزرگ دایر کرده و خواستار واکنش فوری دولت و ارتش پاکستان به وضعیت بد امنیتی در شهر پاراچنار و بازخواست جنایتکاران شدند که در سال‌های اخیر نیز عامل حملات تروریستی متعددی علیه جامعه شیعیان این منطقه بوده‌اند.

همچنین در برخی مناطق، مردم اهل تسنن نیز حمله تروریست‌های تکفیری به مردم بی‌گناه پاراچنار که منجر به شهادت ده‌ها نفر شد را به شدت محکوم کردند و خواستار اقدام فوری دولت و ارتش برای شناسایی و مجازات عاملان این جنایت شدند. منطقه قبیله‌ای کرم در ایالت خیبر پختونخوا در شمال غربی پاکستان، نزدیک به نوار مرزی مشترک با افغانستان قرار دارد. همین امر موجب نگرانی احزاب سیاسی و مذهبی پاکستان در خصوص احتمال سوءاستفاده نیروهای تکفیری و تروریستی به‌دلیل عدم کنترل کافی بر مرزهای مشترک و دخالت شبه‌نظامیان برای ایجاد امنیت در منطقه پاراچنار شده است. منابع رسانه‌ای به نقل از سران گروه‌های شیعه در پاکستان گفتند که نیروهای تکفیری و افراط‌گرا با سوءاستفاده از اختلافات بر سر زمین و مرتع، سعی در کشتن ساکنان شیعه پاراچنار دارند.

در واکنش به این حادثه، چند معترض جمعه شب به منطقه سنی‌نشین بگن (محل وقوع حادثه) هجوم بردند و مغازه‌ها و خانه‌ها را به آتش کشیدند که به گفته مقامات، حداقل ۳۲ نفر کشته شدند. در این حمله از سلاح‌های سبک و سنگین استفاده شد و پس از آن مردم محلی از بگن و سایر مناطق اطراف به جاهای مختلف کوچ کردند. جاوید محسود، معاون کمیسر منطقه گفت که بسیاری از خانه‌ها، دکان‌ها و پمپ‌های بنزین توسط لشکر بزرگی از مهاجمان در بازار بگن به آتش کشیده شده است. یکی از افسران ارشد پلیس کرم به رسانه‌ها گفت: حوالی ساعت ۱۹، گروهی خشمگین وارد بازار بگن شده و اقدام به آتش زدن مغازه‌ها و خانه‌های کل بازار کردند. در بگن بازار بیش از دویست مغازه وجود داشت که همه آن‌ها و به همین ترتیب، بسیاری از خانه‌ها نیز سوخته‌اند.

ریشه‌های تاریخی

قبایل توری پشتون‌زبان که از آزار و اذیت حاکمان وقت افغانستان به ستوه آمده بودند، بیش از پانصد سال پیش به سمت شمال کوچ کرده و شهر پاراچنار را در منطقه کرم در پاکستان کنونی تأسیس کردند که بعدها بنگش و سایر قبایل پشتون نیز در حوالی آن برای همیشه ساکن شدند. ظهیرالدین بابر، امپراتور مغول در زندگینامه خود به نام «بابرنامه» به آن اشاره کرده است.

در سال ۱۹۴۷/۱۹۴۸، پاراچنار جزو بخشداری کرم قرار گرفت و بخشی از پاکستان شد. گرچه ریشه‌های خشونت و فرقه‌گرایی در منطقه پاراچنار بسیار قدیمی است، اما سیاست‌های غلط دوران ژنرال ضیاءالحق تأثیر بیشتری در فزونی فرقه‌گرایی کنونی داشته است.

پس از مداخله اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان در دهه ۱۹۸۰، سرزمین پاراچنار به قرارگاه مهم جهادگران اهل سنت افغانی تبدیل شد که اقدامات خود را با کمک و پشتیبانی سازمان جاسوسی آمریکا و عربستان سعودی انجام می‌دادند.

از نظر موقعیت مکانی، پاراچنار از اهمیت جغرافیایی خاصی برخوردار است، زیرا از یک طرف به ولایت پکتیا افغانستان، از طرف دیگر به ولایت خوست و از طرف سوم به ولایت ننگرهار افغانستان متصل است. به همین دلیل، این منطقه سال‌ها توسط مجاهدین اهل سنت افغانی مورد استفاده قرار گرفت و به‌دلیل موقعیت منحصر به‌فرد جغرافیایی خود، به یکی از بهترین اردوگاه‌های نظامی مجاهدین علیه ارتش جماهیر شوروی تبدیل شد.

در دهه ۸۰ میلادی، جنگجویان القاعده، طالبان افغانی و مجاهدین دیگر از کشورهای عرب که مناطقی از پاراچنار را به‌عنوان پناهگاه امن برای خود قرار داده بودند، برای آموزش رزمندگان علیه روسیه در این اردوگاه‌ها به زمین بیشتری نیاز پیدا کردند که ژنرال ضیاءالحق، رئیس‌جمهور وقت پاکستان برای این هدف شروع به تصرف زمین‌های مردم پاراچنار کرد. مردم شیعه محلی به این تصرف اعتراض کردند و حاضر به واگذاری زمین‌های خود نشدند. در پاسخ به این امر، گروه‌های تکفیری مخالف شیعه برای شیوع فرقه‌گرایی و درگیری در منطقه توسط دولت پاکستان مورد استفاده قرار گرفتند؛ در نتیجه آتش فرقه‌گرایی تمام منطقه را فرا گرفت و بسیاری از مردم شیعه و سنی کشته شدند.

در آن دوره، توسط جهادگران، ایدئولوژی سلفی در این منطقه به سرعت ترویج شد، زیرا عربستان سعودی یکی از سهامداران اصلی جنگ روسیه و افغانستان بود. یکی از دلایل استفاده از ایدئولوژی سلفی این بود که قبل از شعارهای ایدئولوژیک دولت ضیاءالحق، مکتب فکری بریلوی در پاکستان اکثریت داشت که ترجیح می‌داد از جنگ و درگیری دور بماند، در حالی که ایدئولوژی سلفی بر ادامه جنگ تاکید داشت.

یکی دیگر از دلایل تقویت و معرفی سلفی‌های سنی در منطقه کرم به‌جای مردم شیعه، این بود که جامعه شیعه کرم به‌دلیل شیعه بودن، نزدیک به ایران تلقی می‌شد، و این در حالی بود که در طول جنگ روسیه و افغانستان، ایران و عربستان سعودی با یکدیگر به شدت مخالف بودند.

دلیل عمده دیگر درگیری‌های کنونی علیه مردم پاراچنار، نگرانی‌های سازمان CIA است که از سال‌ها پیش در تلاش برای فروپاشی برخی از دولت‌های خاورمیانه از جمله ایران، عراق و سوریه بوده است و شبه‌نظامیان منتسب به ایران از جمله تیپ‌های فاطمیون و زینبیون، مانع بزرگی در مقابل خواسته‌های آن ایجاد کرده‌اند. اکثریت اعضای فاطمیون و زینبیون متعلق به منطقه پاراچنار هستند، به همین دلیل دولت آمریکا معتقد است که تقویت جامعه شیعیان در پاکستان می‌تواند برای آنها در آینده خطرناک باشد.

در سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲، فرقه‌گرایی تحت حمایت ضیاءالحق در سراسر مناطق شیعه‌نشین از جمله کرم گسترش یافت و شورش‌های سنی و شیعه به قتل‌عام شیعیان در شهر سدا و حومه پاراچنار منجر شد. در این ناآرامی‌ها تمام منطقه از جمله مناطق سدا، بالاش خیل، ابراهیم زئی و روستای سمیر، به خون مردم محلی آغشته شد. بسیاری از روستاهای شیعه توسط تکفیری‌ها به آتش کشیده شدند، خانه‌ها غارت شدند و حسینیه‌ها و مساجد ویران شدند.

در سال ۲۰۰۷، فرماندهی گروه‌های تکفیری در منطقه وزیرستان ایالت خیبرپختونخوا را، حکیم‌الله محسود و منگل‌باغ که از تروریست‌های معروف وهابی بودند، به دست گرفتند و درگیری‌های فرقه‌ای به جنگی تمام‌عیار در منطقه تبدیل شد و با استفاده از سلاح‌های سنگین از قبیل آرپی‌جی، خمپاره‌انداز و توپخانه انجام شد. در این حملات تمام پاراچنار از جمله حسینیه مرکزی، هدف گلوله‌ها قرار گرفت و نیمی از شهر به ویرانه تبدیل شد که بنا به ادعای مردم محلی در این جنگ بیش از پنج هزار نفر جان باختند. پس از پایان جنگ بزرگراه اصلی کاملاً مسدود شده و پاراچنار به مدت سه سال در محاصره قرار گرفت. از آنجایی که کشتن افراد بر اساس هویت شیعه با بیرون آوردن آنها از وسایل نقلیه معمول بود، مردم عادی نیز مجبور شدند به جای این شاهراه اصلی از طریق افغانستان تردد کنند.

ناآرامی‌های اخیر در حومه پاراچنار ظاهراً با اختلاف اراضی آغاز شده است، اما فضای فرقه‌گرایی مذهبی در اینجا به حدی حساس است که طولی نکشید که به درگیری جمعی تبدیل شد و به این ترتیب در درگیری شش روزه اخیر، حدود پنجاه نفر کشته و بیش از صد نفر مجروح شدند. در هنگام مبادله اجساد بیش از چهل نفر شیعه بودند.

اختلاف شیعه و سنی در پاکستان برای اولین بار در سال ۱۹۸۰ زمانی که ضیاءالحق قانون زکات را تصویب کرد، از یک موضوع مذهبی به جریان سیاسی تبدیل شد، چون جامعه شیعه به شدت به آن اعتراض کرد. در آن زمان رهبری جامعه شیعه در دست مفتی جعفرحسین بود. پس از وی سیدعارف حسین الحسینی که از روستای پیوار در نزدیکی پاراچنار بود این مسئولیت را بر عهده گرفت. عارف حسینی محبوب‌ترین رهبر جامعه شیعه بود که در تاریخ ۵ آگوست ۱۹۸۸ در پیشاور به شهادت رسید. این قتل به فضل حق، فرماندار کل وقت خیبرپختونخوا نسبت داده شد. پس از آن درگیری‌های شدید شیعه‌سنی در این منطقه آغاز شد که هنوز هم ادامه دارد.

پس از مدتی سپهبد فضل حق نیز کشته شد و مولانا حق نواز جنگوی رئیس سپاه صحابه از منطقه جهنگ پنجاب خروج کرد که به جهاد علیه شیعه قائل بوده و در برابر جامعه شیعه موضع بسیار سختگیرانه‌ای اتخاذ کرد. حق نواز جنگوی در انتخابات سال ۱۹۸۸ به عنوان نماینده حزب دینی جمعیت علمای اسلام فضل الرحمن رقابت کرد و زمانی که فرقه‌گرایی در پاکستان در اوج خود بود، حق نواز برنده شد. او در مجلس ملی پاکستان مخالفت شدید خود علیه شیعه را اظهار کرد.

حق نواز جنگوی در ۲۲ فوریه ۱۹۹۰ کشته شد. در نتیجه، درگیری فرقه‌ای دوباره مانند آتش در سراسر کشور گسترش یافت. پس از قتل جهنگوی و سیدعارف حسین الحسینی، درگیری‌های مذهبی در سراسر کشور به گونه‌ای شیوع کرد که دولت تا به امروز نتوانسته این آتش را مهار کند.

تغییرات متون درسی، قانون اساسی و سیاسی در دوران ضیاءالحق به حدی این آتش را افزایش داد که بعدها نهادهای دولتی، مقامات کشوری و حتی مقامات عالی ارتش نیز از این آتش در امان نماندند.

در حال حاضر دولت پاکستان، برای ریشه‌کن کردن درگیری‌های فرقه‌ای، گام‌های زیادی برداشته ولی شکست خورده است. چه قتل‌عام سال ۲۰۱۷ باشد و چه قتل معلمان در سال ۲۰۲۳، پاراچنار پنج دهه است که در آتش درگیری مذهبی می‌سوزد.

درگیری‌هایی هم که در تیرماه سال جاری بر سر اختلافات زمینی آغاز شد، در عرض چند ساعت گسترش پیدا کرد. پیام‌های تحریک‌آمیز دعوت به «جهاد» توسط گروه‌های تکفیری در شبکه‌های اجتماعی مانند واتس‌اپ و فیسبوک منتشر شد. برخی اعلامیه‌های مشابه نیز از بلندگوها منتشر شد و روستاهای همجوار نیز از جمله پیوار، تنگی، بالاش خیل، خراکله، مقبل، کنج علی‌زئی، پارا چمکنی و کرمان درگیر شورش شدند و حتی به زودی «غیر بومی‌ها» نیز به درگیری‌ها پیوستند. پس از شدت گرفتن درگیری، بزرگراه اصلی پاراچنار برای تردد کاملاً بسته شد.

معمولاً این موضوع گاهی پشت عنوان یک اختلاف زمین و گاهی به عنوان یک خصومت خانوادگی پنهان می‌شود. در حالی که واقعیت این است که فضای زیادی برای فرقه‌گرایی در منطقه وجود دارد و شکاف شیعه و سنی آن‌قدر عمیق است که چیزی جز نفرت و انتقام در آن دیده نمی‌شود. جنایات انجام‌شده علیه مردم پاراچنار نقض جدی حقوق بشر بوده است که متاسفانه تا به امروز هیچ اقدامی در این مورد از سوی نهادهای ملی پاکستان و بین‌المللی انجام نگرفته است.[1]

[1] farhangemelal.icro.ir/news/22041


نوشته های مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا