حادثه درگذشت شیخ عبدالستار القرهغولی، یکی از خطیبان معروف مساجد در بغداد، پایتخت عراق، به دلیل اختلافش با جریان سلفی مدخلی، جنجال گستردهای را در سطح سیاسی و مردمی در این کشور برانگیخته است.
القرهغولی روز جمعه در پی یک مشاجره لفظی که به درگیری فیزیکی با اعضای جریان مدخلی منجر شد، درگذشت. این درگیری پس از آن رخ داد که این افراد با وجود اینکه او رسماً از سوی دیوان اوقاف سنی مأمور به ایراد خطبه بود، مانع از رفتن او به منبر شدند.
در پی این قضیه، شورای کبار علمای اهل سنت عراق در اقدامی، با انتشار بیانیهای، خواستار مقابله فوری با جریان سلفیت مدخلی شد.
در بیانیه این شورا آمده: «جریان سلفیت مدخلی با سوءاستفاده از عنوان “سلفی”، به گسترش ایدئولوژی افراطی و خشونتآمیز ادامه میدهد. ما شهادت شیخ القرغولی را نقطهی عطفی در مقابله با این جریان انحرافی میدانیم.»
انجمن علمای مسلمان عراق در این بیانیه افشا کرد که «گروههای مدخلی با پشتیبانی نهادهای امنیتی، با اعمال زور و ارعاب، مانع فعالیتهای دینی شخصیتهای میانهرو شده و از هیچ خشونتی دریغ نمیکنند.»
این حادثه سه ماه پس از آن روی میدهد که شورای مشاوران امنیت ملی عراق از تصمیم پیشین خود در ماه آوریل عقبنشینی کرد. در آن تصمیم، «جریان مدخلی» به عنوان یکی از شاخههای سلفیگری در عراق ممنوع و به عنوان «جنبشی با خطر بالا» طبقهبندی شده بود.
عقبنشینی رسمی از ممنوعیت «جریان مدخلی» پس از اعتراضات نیروهای سیاسی عراقی صورت گرفت که در آن زمان این جنبش را اینگونه توصیف کردند که «هیچ تهدیدی برای دولت عراق محسوب نمیشود، بلکه حاکم را – حتی اگر شیعه باشد – ولی امر مسلمانان میداند و اطاعت از او را واجب میشمارد.»
«فتنهانگیزان»
فاروق الظفیری، پژوهشگر در امور فرقهها و گروههای اسلامی، در این باره گفت: «ظهور جریان مدخلی به طور واضح در صحنه عراق از اوایل دهه نود قرن گذشته آغاز شد. اولین مشکلات آنها در مساجد عراق بود و مردم را با بدعتگذار و فاسق خواندن مخالفانشان درگیر این مسئله کردند که: (آیا ایمان شرط صحت است یا شرط کمال؟)»
الظفیری افزود: «با آمدن اشغالگران آمریکایی به عراق در سال ۲۰۰۳، آنها کنار کشیدند، از جنگ با اشغالگران خودداری کردند و ترجیح دادند به “علمآموزی” بپردازند. سپس شروع به انتقاد از گروههای مقاومت کردند و در این راه از حمایت آمریکاییها و دولت نخستوزیر اسبق، ابراهیم الجعفری، برخوردار شدند.»
او ادامه داد: «در آن زمان، بزرگِ آنها، ابومنار العلمی – قبل از اینکه از آنها جدا شود – کتابی به نام (دحر المثلب علی جواز تولیة مسلم علی مسلم من کافر متغلب) نوشت که در آن میگفت ابراهیم الجعفری حاکم شرعی است و اطاعت از او واجب است. این کتاب مورد تأیید شیخ سعودی، عبدالمحسن العبیکان، نیز قرار گرفت.»
الظفیری اضافه میکند که در پی این موضعگیری، «آمریکاییها با خودروهای مدرن به آنها پاداش دادند. سپس ظهور آنها پس از سال ۲۰۰۷ با حمایت دولت و برخی از رهبران سنی برای به دست آوردن آرای پیروانشان در انتخابات، بیشتر شد.»
در اواخر سال ۲۰۱۲، زمانی که تظاهرات در استانهای سنینشین آغاز شد، آنها علیه این تظاهرات موضع گرفتند و خطیبان وابسته به آنها هشدار میدادند که تظاهرات حرام و از اعمال کفار است و تشبه به آنها جایز نیست.
او ادامه داد: «چند ماه پیش، با فشار “مجلس رباط محمدی” (یک نهاد دینی سنی نزدیک به ایران)، شورای مشاوران امنیت ملی بیانیهای صادر کرد که در آن نسبت به جریان مدخلی هشدار داده، فعالیتهای آن را ممنوع و آن را به برهم زدن صلح داخلی متهم میکرد. اما جنجال بزرگی به پا شد و سیاستمداران مداخله کرده و توانستند این دستور را لغو کنند.»
الظفیری توضیح داد: «جریان مدخلی خطری برای نظامها و دولتها، از جمله دولت عراق، ندارد. بلکه برعکس، آنها هر نوع خروج علیه حاکم را حرام میدانند و حتی صحبت علنی علیه او را جایز نمیشمارند.»
وی خاطرنشان کرد که «آنها هیچکس را جز گروه خاص خود که توسط شیخ فقید سعودی، ربیع المدخلی، تأسیس شده است، بر حق نمیدانند.»
این پژوهشگر تأکید کرد: «پس از لغو بیانیه شورای مشاوران امنیت ملی علیه آنها، تمام درهای حمایت از سوی دولت و سیاستمداران به رویشان باز شد و آنها با قدرت شروع به گسترش، ساخت مساجد و تأثیرگذاری بر تصمیمات دیوان اوقاف سنی برای کنترل منبر مساجد کردند.»
الظفیری افزود: «تا اینکه جنایت روز جمعه در مسجد “کریم الناصر” در بغداد رخ داد؛ جایی که به شیخ القرهغولی حمله شد و از خطبه خواندن او ممانعت به عمل آمد تا خطیب وابسته به آنها به جایش خطبه بخواند. این حادثه منجر به درگذشت القرهغولی شد و این به تعبیر او، یک جنایت، فتنهای بزرگ و شکاف در صفوف اهل سنت عراق است.»
«یک برگ سیاسی»
در همین راستا، کاظم یاور، پژوهشگر عراقی در سیاستهای استراتژیک، گفت: «جریان مدخلی در عربستان سعودی شکل گرفت و به کشورهای دیگر گسترش یافت. این امر، به ویژه در عراق، مشکلاتی ایجاد کرده است، خصوصاً که عملکرد آن در استانهای مختلف، از سلیمانیه در اقلیم کردستان گرفته تا سایر نقاط کشور، متفاوت است.»
یاور افزود: «جریان مدخلی به دولتها وفادار است و به آنها نزدیک میشود. پیروانش تلاش میکنند مساجد و مراکز حفظ قرآن را تحت کنترل خود درآورند. به همین دلیل در استانهای با اکثریت سنی، بهویژه صلاحالدین و موصل، و همچنین در مناطق حومه بغداد، در حال گسترش هستند.»
به گفته این پژوهشگر، «این افراد برای اینکه جای پایی در این شهرها داشته باشند، به قدرت نزدیک میشوند و برایشان مهم نیست چه کسی در قدرت است، حتی اگر از مذهب دیگری باشد، همانطور که امروز اکثریت حاکمان عراق شیعه هستند.»
وی خاطرنشان کرد: «اینها با قدرت هماهنگ هستند و با آن در ارتباطند تا هیچ تعارضی با آن نداشته باشند و تا حد امکان تلاش میکنند مساجد را تحت کنترل درآورده و پیروان مذاهب اسلامی ریشهدار را از آنها دور کنند، که این امر باعث اختلال اداری و سیاسی در آن استانها و شهرها میشود.»
از منظر سیاسی، یاور «بعید دانست که جریان مدخلی توسط دولت ممنوع شود، زیرا در دولت احزاب اسلامی شیعهای حضور دارند که به طور غیرمستقیم به فعالیت این جریان در شهرهای سنینشین نیاز دارند تا ایدههایی علیه دموکراسی و انتخابات را ترویج کنند و از جایز نبودن آن سخن بگویند. اما اگر حاکمی از طریق انتخابات روی کار بیاید، آنها از او، با هر مذهبی که باشد، اطاعت میکنند.»
او ادامه داد: «ادامه فعالیت جریان مدخلی با این تفکر، به نفع رقبای جریانهای سیاسی سنی است که در انتخابات شرکت میکنند. در نتیجه، جریان مدخلی بر نیروهای شیعه، مسیحی و غیره تأثیر نخواهد گذاشت، بلکه تأثیر آنها جامعه سنی را از طریق عدم مشارکت در فرآیند انتخاباتی متزلزل میکند و این امر تعداد رأیدهندگان سنی را در مقایسه با جامعه شیعه که مراجعی برای تشویق به مشارکت دارد، کاهش میدهد، بهویژه در بغداد.»
یاور توضیح داد: «اگر فراخوانهای جریان مدخلی بر ۲۰ درصد از رأیدهندگان سنی در مناطق حومه بغداد تأثیر بگذارد، این امر اساساً به نفع احزاب شیعه خواهد بود و اهالی این مناطق به دلیل فعالیت چنین جریانهایی در مساجد و عرصه اجتماعی، سهم و کرسیهای خود را در پارلمان از دست میدهند، هرچند که آنها خود را یک گروه سیاسی نمیدانند.»
این پژوهشگر معتقد است که «قدرت، دولت و طرفهای سیاسی، بهویژه “چارچوب هماهنگی”، به طور مستقیم یا غیرمستقیم از این جریان برای ضربه زدن به رقبا و مخالفان خود از میان نیروهای سنی در آن استانها بهرهبرداری میکنند.»
در مقابل، یک مدیر سابق در یکی از ادارات اوقاف سنی بغداد که خواست نامش فاش نشود، تأکید کرد: «طلال الزوبعی، نماینده سنی فعلی مجلس، حامی جریان مدخلی در عراق است و آنها در هر دوره انتخابات، بهویژه در شهرستان ابوغریب بغداد، برای انتخاب او بسیج میشوند.»
این منبع تأکید کرد: «این جریان در مناصب مهم دیوان اوقاف سنی نفوذ کرده و شروع به تعیین خطیبان مساجد بر اساس تفکرات مدخلی خود، بهویژه در بغداد، کرده است. هر سال تعداد زیادی از آنها برای دیدار با علمای سعودی خود به حج فرستاده میشوند.» این مدیر سابق اشاره کرد: «مشایخ جریان مدخلی در ایام حج آزادانه در میان حجاج میگردند و افکار خود را منتشر میکنند و اولین چیزی که به آن دعوت میکنند، وجوب اطاعت از “ولی امر” است. این آزادی به گروههای دیگر داده نمیشود. کسانی که تحت تأثیر افکار آنها قرار میگیرند، عمدتاً مردم ساده، بهویژه از روستاها و مناطق حاشیهای، هستند.»











