یادداشت | سرآغاز ملی‌گرایی مسیحی؛ چگونه پنج دهه تلاش کشیش‌ها به دولت ترامپ انجامید؟

در سال‌های اخیر، جناح راست مسیحی به نیرویی فزاینده در سیاست آمریکا تبدیل شده است. این باور که خداوند از مسیحیان محافظه‌کار خواسته تا بر جامعه حکومت کنند، به تمام سطوح دولت، از هیئت‌های مدرسه تا کاخ سفید، گسترش یافته است.

در سال‌های اخیر، جناح راست مسیحی به نیرویی فزاینده در سیاست آمریکا تبدیل شده است. این باور که خداوند از مسیحیان محافظه‌کار خواسته تا بر جامعه حکومت کنند، به تمام سطوح دولت، از هیئت‌های مدرسه تا کاخ سفید، گسترش یافته است.

بسیاری از کارشناسان این جنبش را «ملی‌گرایی مسیحی» می‌نامند. اما اگرچه ممکن است به نظر برسد که این پدیده از شرایط سیاسی کنونی ما سرچشمه گرفته است، در واقع این جنبش نتیجه نهایی جنبش‌های مختلفی است که ریشه‌های آن به دهه‌ها قبل بازمی‌گردد. عناصر افراطی‌تر این جنبش تنها چند سال پیش ظهور نکرده‌اند، آن‌ها از همان ابتدا وجود داشته‌اند.

جناح راست مسیحی جدید

در دهه ۱۹۷۰ برخی از مسیحیان نگران بودند که نفوذ آن‌ها در جامعه در حال کاهش است. دیوان عالی کشور دعای سازمان‌یافته در مدارس و خواندن کتاب مقدس را ممنوع کرده و سقط جنین را قانونی اعلام کرده بود.

در پاسخ، شخصیت‌های مذهبی شروع به سازمان‌دهی حول این ایده کردند که آن‌ها وظیفه دارند مسیحیت را به زندگی عمومی بازگردانند. چندین سازمان تحت تأثیر مسیحیت، از جمله «اکثریت اخلاقی» جری فالول[1] و «شورای تحقیقات خانواده» جیمز دابسون[2]، به زودی تشکیل شدند و به شکل‌دهی سیاست‌های حزب جمهوری‌خواه برای دهه‌های آینده پرداختند. پروتستان‌های انجیلی از فرقه‌های مختلف با کاتولیک‌های محافظه‌کار، مانند پل ویریش[3]، بنیان‌گذار بنیاد هریتیج، متحد شدند تا اهداف سیاسی مشترک خود را پیش ببرند. تحت پرچم «سیاست‌های طرفدار خانواده»، جنبش راست مسیحی جدید به مبارزه با دسترسی به سقط جنین، فمینیسم و حقوق همجنس‌گرایان به عنوان حملاتی به ارزش‌های سنتی خانواده پرداخت.

انجیلی‌ها به عنوان بلوک رأی‌دهی

در ۲۲ اوت ۱۹۸۰، در یک سالن ورزشی با حاشیه‌های قرمز، بیش از ۱۵٬۰۰۰ انجیلی در کنار فعالان محافظه‌کار گرد هم آمدند تا درباره چگونگی مشارکت بیشتر مسیحیان در سیاست بحث کنند.

آن‌ها به رویدادی معروف به «جلسه توجیهی امور ملی» آمده بودند، زیرا واعظان بیلی گراهام[4] و بیل برایت[5] گزارش داده بودند که خداوند به هر یک از آن‌ها هشدار یکسانی داده است: آمریکا تنها ۱٬۰۰۰ روز دیگر آزادی دارد. پس از صحبت با این دو، جیمز رابینسون[6]، واعظ تلویزیونی، گفت که خداوند او را ترغیب کرده است تا کنفرانسی برگزار کند که «جهت آمریکا را بازتعریف کند.»

هنگامی که رونالد ریگان، نامزد ریاست‌جمهوری حزب جمهوری‌خواه، به روی صحنه آمد، دریایی از مؤمنان مسیحی فریاد زدند.

ریگان گفت: «این یک گردهمایی غیرحزبی است، و بنابراین می‌دانم که نمی‌توانید از من حمایت کنید. اما می‌خواهم بدانید که من از شما و آنچه انجام می‌دهید حمایت می‌کنم.»

این لحظه نشان‌دهنده یک تغییر مهم در سیاست آمریکا بود و به تثبیت مسیحیان انجیلی به عنوان یک بلوک رأی‌دهی محافظه‌کار قابل اعتماد کمک کرد.

اما در حالی که ریگان در مرکز توجه قرار داشت، در پشت صحنه، رابرت بیلینگز، مشاور کمپین ریگان که به تأسیس «اکثریت اخلاقی» کمک کرده بود، به یک چهره کمتر شناخته‌شده اشاره کرد: آر.جی. راشدونی[7]، پدر جنبش افراطی‌تری به نام «بازسازی مسیحی».

بیلینگز گفت: «اگر کتاب‌های او نبود، هیچ‌یک از ما اینجا نبودیم.» این جمله در مقاله‌ای از گری نورث، تاریخ‌دان اقتصادی و داماد راشدونی، نقل شده است.

نورث پاسخ داد: «هیچ‌کس در جمع این را نمی‌فهمد.»

بیلینگز گفت: «درست است. اما ما می‌فهمیم.»

جناح راست مسیحی جدید امروز

گفت‌وگو در «جلسه توجیهی امور ملی» نشان‌دهنده تأثیر اولیه عناصر کمتر شناخته‌شده جناح راست مسیحی است که در سال‌های اخیر ظهور کرده‌اند. گروه‌ها و چهره‌های دیگری که در آن دوره ظهور کردند، همچنان تأثیرگذار هستند. رابینسون و دابسون به عنوان مشاوران روحانی دونالد ترامپ، به او کمک کردند تا حمایت رأی‌دهندگان مذهبی را به دست آورد. بنیاد هریتیج اخیراً «پروژه ۲۰۲۵» را طراحی کرده است، طرحی که با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری، قدرت اجرایی را متمرکز کرده و سیاست‌های راست افراطی را ترویج می‌کند. ترامپ این طرح را رد کرده است، اگرچه برخی از اعضای دولت او روی آن کار کرده‌اند.

این ایده که مسیحیان باید در قدرت باشند، به یک مأموریت مرکزی جناح راست مسیحی امروز تبدیل شده است، اما این ایده دهه‌ها پیش ریشه دوانده بود. در اظهاراتی که به طرز چشمگیری شبیه به لفاظی‌های امروزی است، باب واینر، بنیان‌گذار یک نهاد دینی بزرگ متمرکز بر دانشگاه‌ها، در سال ۱۹۸۵ گفت: «ما باید رئیس هیئت امنای مدرسه خود باشیم. ما باید رئیس کشور خود باشیم. ما باید سناتورها و نمایندگان مجلس باشیم. ما باید سردبیران روزنامه‌های خود باشیم. ما باید هر حوزه زندگی را به دست بگیریم.»

بازسازی مسیحی

همان‌طور که بیلینگز و نورث در پشت صحنه «جلسه توجیهی امور ملی» اشاره کردند، جناح راست مسیحی جدید مدیون جنبش دیگری به نام «بازسازی مسیحی» بود. این جنبش بنیادگرا معتقد بود که تمام جنبه‌های جامعه، از جمله دولت، آموزش، اقتصاد و فرهنگ، باید با تفسیر دقیق عهد عتیق مطابقت داشته باشد. اگرچه کمتر شناخته شده است، اما بازسازی مسیحی تأثیر زیادی بر جناح راست مسیحی جریان اصلی و آرزوی آن‌ها برای نفوذ به سیستم‌های قدرت داشت.

تا دهه ۱۹۷۰، بسیاری از انجیلی‌ها اعتقاد داشتند که جهان به پایان می‌رسد و این باور انگیزه کمی برای مشارکت در سیاست به آن‌ها می‌داد. وقتی معراج اتفاق می‌افتاد، مؤمنان به بهشت صعود می‌کردند و جهان پر از مشکل را پشت سر می‌گذاشتند. این حس جدایی به دلیل تأثیر بازسازی‌گرایان شروع به محو شدن کرد، زیرا آن‌ها برخلاف دیگران معتقد بودند که باید پیش از بازگشت مسیح، پادشاهی خدا را بر روی زمین بنا کنند، که این امر مستلزم اقدام سیاسی بود.

بنیان‌گذار این جنبش، راشدونی، کمتر از سوی سیاستمداران مورد توجه قرار گرفت، بخشی به دلیل دیدگاه‌های افراطی‌اش، که شامل توجیه برده‌داری، انکار هولوکاست و تأیید مجازات اعدام برای همجنس‌گرایی و زنا بود. اما با نوشته‌های پربار بازسازی‌گرایان درباره اینکه نهادهای متمرکز بر کتاب مقدس چگونه باید باشند، از جمله کتاب راشدونی در سال ۱۹۷۳ با عنوان «مؤسسات قانون کتاب مقدس»، پیروان این جنبش دستورالعمل‌هایی برای جناح راست مسیحی مدرن فراهم کردند. بازسازی‌گرایان می‌خواستند آموزش عمومی را با از بین بردن تدریجی آن حذف کنند، و در توسعه مدارس مسیحی و ترویج آموزش در خانه پیشگام بودند. به لطف رهبری آن‌ها، اصولشان گسترش یافت.

بازسازی‌گرایان با دیگر انجیلی‌ها متحد می‌شوند

در ۴ ژوئیه ۱۹۸۶، در هوای شرجی تابستان، ده‌ها واعظ انجیلی و رهبران مسیحی بر روی پله‌های سنگی بنای یادبود لینکلن جمع شدند تا «بیانیه کلیسای مسیحی» را امضا کنند. این سند باورهای آن‌ها و سیاست‌هایی که ترویج می‌کردند، مانند مبارزه با سقط جنین، همجنس‌گرایی و آموزش تکاملی به عنوان «دیدگاه انحصاری در مدارس عمومی» را تشریح می‌کرد.

گروهی به نام «ائتلاف برای احیا» نمایندگان بسیاری از فرقه‌ها را به این بنای یادبود آورده بود. مأموریت آن‌ها این بود: «تمدن را بر اساس اصول کتاب مقدس بازسازی کنند.» جی گریمستد[8]، بنیان‌گذار این گروه، پیش‌بینی کرد که با متحد کردن انجیلی‌ها از فرقه‌ها و گرایش‌های مختلف، موفقیت سیاسی بیشتری خواهند داشت.

گریمستد به جمعیت فریاد زد: «مسیحیان در همه جا هستند، و ما قصد داریم نفوذ خود را در تمام جنبه‌های زندگی اعمال کنیم.»

«ائتلاف برای احیا» به انجیلی‌ها کمک کرد تا با کنار گذاشتن باورهای متفاوت خود درباره پایان زمان، به سمت اقدام سیاسی حرکت کنند و بر ایده‌های بازسازی‌گرایان برای بازسازی جامعه تمرکز کنند. مواضعی که در این بیانیه بیان شد، مانند محکوم کردن «تصاحب حقوق والدین توسط دولت»، برخی از بحث‌های سیاستی امروز را پیش‌بینی کرد.

بازسازی مسیحی امروز

بازسازی مسیحی دو مفهوم مرتبط را توسعه داد که فراتر از جنبش خود گسترش یافت و امروزه بر بسیاری از رهبران جمهوری‌خواه تأثیر می‌گذارد: «حاکمیت‌گرایی» و «دیدگاه جهانی کتاب مقدسی». حاکمیت‌گرایی معتقد است که خداوند مسیحیان را فراخوانده است تا بر تمام جنبه‌های جامعه حکومت کنند. دیدگاه جهانی کتاب مقدسی چارچوبی تئوکراتیک است که تمام کتاب مقدس را به عنوان یک طرح دقیق برای ساختار جامعه می‌بیند، نه صرفاً راهنمایی برای افراد.

امروزه، تأثیر بازسازی مسیحی در ادعاهایی مبنی بر اینکه دولت باید تحت قانون کتاب مقدس قرار گیرد، مشهود است و مرز بین کلیسا و دولت را محو می‌کند. این جنبش همچنان به پیشبرد آموزش مسیحی پروتستان و فعالیت ضد سقط جنین، از جمله تلاش‌ها برای جرم‌انگاری انجام یا دریافت سقط جنین، ادامه می‌دهد.

نهضت رسولی جدید

در دهه ۱۹۸۰، هنگامی که انجیلی‌ها در سیاست فعال‌تر شدند و کلیساهای بزرگ در سراسر کشور ظاهر شدند، برخی از مسیحیان کاریزماتیک — زیرمجموعه‌ای از پروتستان‌ها که به عناصر ماوراءطبیعی مانند شفای ایمانی و پیشگویی‌ها توجه ویژه دارند — به طور فزاینده‌ای از فرقه‌های سنتی فاصله گرفتند و به کلیساهای مستقل پیوستند. این کلیساها توسط شبکه‌های غیررسمی به هم متصل بودند که در آن برخی از رهبران به عنوان رسول و نبی (کسی که به او الهامات غیبی می‌شود) شناخته می‌شدند. این تغییر، توجه سی. پیتر واگنر[9]، استاد الهیات که در کمک به رشد کلیساها تخصص داشت، را جلب کرد. او این تغییر را بزرگ‌ترین تحول در مسیحیت در طی قرون متمادی دانست، آن را «نهضت رسولی جدید» نامید و به رشد آن کمک کرد.

از اواخر دهه ۱۹۹۰، واگنر سمینارهایی را برای شکل‌دهی به اصول این جنبش و پرورش رهبران جدید برگزار کرد. کلید موفقیت او مشارکت با سیندی جاکوبز[10]، یک رهبر روحانی که توسط برخی به عنوان نبی شناخته می‌شد، بود که به واگنر کمک کرد تا دنیای کاریزماتیک‌ها را درک کند.

رهبران «نهضت رسولی جدید» حاکمیت‌گرایی را پذیرفتند و آن را به پیروان خود ترویج کردند. آن‌ها همچنین ایده «جنگ روحانی استراتژیک» را پیش بردند و رهبران کلیسا دعاها را برای مبارزه با شیاطینی که معتقد بودند بر قلمروهای فیزیکی کنترل دارند و بر امور جهانی تأثیر می‌گذارند، هدایت می‌کردند. رشد سریع کلیساهای کاریزماتیک مستقل به نهضت رسولی جدید کمک کرد تا به یک نیروی سیاسی قدرتمند در جناح راست تبدیل شود. سارا پیلین، فرماندار سابق آلاسکا و نامزد معاونت ریاست‌جمهوری حزب جمهوری‌خواه در سال ۲۰۰۸، در کلیسایی شرکت می‌کرد که اغلب از رهبران این جنبش برای ایراد موعظه دعوت می‌کرد. اما نهضت رسولی جدید پس از اینکه رهبرانش در سال ۲۰۱۶ پشت ترامپ متحد شدند، به شهرت ملی دست یافت.

دعا در جریان شورش کاپیتول

در ۶ ژانویه ۲۰۲۱، جمعیتی از معترضان به کاپیتول حمله کردند. آن‌ها به افسران پلیس حمله کردند، پنجره‌ها را شکستند و به داخل ساختمان هجوم آوردند، روند تأیید انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ را مختل کردند. در خارج، بر روی پله‌ها و داربست‌هایی که برای مراسم تحلیف برپا شده بود، جمعیت خشمگین بودند. هوا پر از گاز اشک‌آور و فریادهای «۱۷۷۶» و «مایک پنس را اعدام کنید» بود. یک چوبه دار در چمن‌ها نمایان بود.

بر روی صحنه‌ای در گوشه جنوب شرقی کاپیتول، گروهی از مردم ایستاده بودند، شوفار[11] می‌نواختند و به زبان‌های نامفهوم صحبت می‌کردند. آن‌ها دست‌های خود را به سوی آسمان بلند کردند و دعا می‌کردند. در حالی که برخی از پیروان آن‌ها به حمله به ساختمان پیوستند، این رهبران نهضت رسولی جدید در جای خود ماندند و در قلمرو روحانی به مبارزه پرداختند. یک مرد با لحنی آرام گفت که یک مار عظیم را دیده است که دم آن بر روی سنا قرار دارد و از خدا خواست تا فرشته‌ها را برای بیرون کشیدن این شیطان بفرستد.

پرچم‌های مختلفی در میان جمعیت به اهتزاز درآمده بودند: پرچم آمریکا، پرچم کنفدراسیون، پرچم گدسدن، پرچم گروه‌های شبه‌نظامی و پرچم ترامپ. در میان آن‌ها، یک پرچم سفید با درخت کاج سبز و نوشته‌ی «استغاثه به درگاه آسمان» نیز دیده می‌شد که به نهضت رسولی جدید مربوط بود. این پرچم در زمان انقلاب آمریکا استفاده می‌شد و از سال ۲۰۱۳ با تبلیغ داچ شیتس[12]، یکی از رهبران این جنبش، به نمادی برای انقلاب معنوی و دعایی برای ایجاد یک ملت مسیحی واقعی تبدیل شد.

در جریان شورش، یکی از معترضان با این پرچم از میان پلیس عبور کرد و دیگری آن را به‌عنوان شنل پوشید و وارد ساختمان کنگره شد. پلیس بعداً این پرچم را که به خون و گاز فلفل آلوده بود، پیدا کرد.

شیتس به واشنگتن نرفته بود، اما در حالی که شورش ادامه داشت، به‌صورت آنلاین با هزاران نفر دعا کرد. یکی از حاضرین تلفن را نزدیک میکروفن گرفت تا صدای شیتس در کنگره شنیده شود.

او گفت: «از تو می‌خواهیم با روح خودت بر کنگره سایه افکنی و از هرج‌ومرج، نظم به وجود بیاوری. این خشونت و روح خشم، عدالت به ارمغان نمی‌آورد. ما اکنون بر آن اختيار و تسلط می‌يابيم.»

بعداً جیکوبز در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد که آنچه در داخل کنگره رخ داد را محکوم می‌کند. شیتس نیز در بیانیه‌ای از سوی نهاد مذهبی‌اش گفت: «زمانی که ناآرامی شروع شد، برگزارکنندگان این تجمع نگران شدند و از من خواستند برای صلح و امنیت همه دعا کنم.»

نهضت رسولی جدید امروز

در ایالات متحده، نهضت رسولی جدید به یک محرک برای سیاست‌های طرفدار ترامپ و راست افراطی تبدیل شده است که دیدگاه مسیحی را در دولت ترویج می‌کند. اگرچه پائولا وایت-کین، کشیش شخصی ترامپ برای بیش از ۲۰ سال، خود یکی از رهبران نهضت رسولی جدید نیست، اما از طریق نقش‌هایش در کمپین و دولت او، نقش کلیدی در ارتباط دادن رهبران نهضت رسولی جدید به ترامپ داشته است.

همان‌طور که ریگان در دهه ۱۹۸۰ امکان سیاسی رأی‌دهندگان انجیلی را تشخیص داد، جمهوری‌خواهان قدرتمندی مانند مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان از لوئیزیانا، و مارجوری تیلور گرین، نماینده جورجیا، امروز خود را با نهضت رسولی جدید همسو کرده‌اند. ساموئل آلیتو، قاضی دیوان عالی کشور، پرچم «استغاثه به درگاه آسمان» را در خانه ساحلی خود به اهتزاز درآورد، و جانسون آن را خارج از دفتر خود به نمایش گذاشت. در سپتامبر، جانسون به وایت-کین در یک دعای تلفنی پیوست و (در یک پیش‌گویی) به مخاطبان گفت که خداوند ترامپ را برای بار دوم به عنوان رئیس‌جمهوری انتخاب کرده است.

ماموریت هفت کوه

نهضت رسولی جدید به محبوبیت این مفهوم کمک کرد که مسیحیان باید بر هفت حوزه جامعه تسلط یابند: خانواده، مذهب، دولت، هنر و سرگرمی، تجارت، آموزش و رسانه. این ایده در دهه ۲۰۱۰ مورد توجه قرار گرفت، زمانی که لنس والناو[13]، کشیشی که به عنوان پیامبر نهضت رسولی جدید شناخته می‌شد، این مفهوم را به عنوان «ماموریت هفت کوه» بازسازی کرد. والناو نوشت که این مفهوم را زمانی آموخت که لورن کانینگهام، رهبر انجیلی، به او گفت که خداوند دهه‌ها قبل به طور جداگانه به او و برایت همان هفت عرصه را در یک پیام داده است. این ایده تکاملی از الهیات حاکمیت بازسازی‌گرایان بود.

والناو این ماموریت را به یک چارچوب قدرتمند برای انجیلی‌های محافظه‌کار تبدیل کرد تا با تسلط بر «قلمروها» و، همان‌طور که در سپتامبر به مخاطبان گفت، «نفوذ به سیستم‌ها و فرهنگ و محیط سازمانی اطراف خود در یک جامعه»، بر تمام جنبه‌های جامعه تأثیر بگذارند. این ماموریت برخی از مسیحیان را در ساخت امپراتوری‌های رسانه‌ای، مدارس مسیحی و کسب‌وکارها، و همچنین در تلاش برای کسب مناصب انتخابی راهنمایی کرده است.

والناو رأی‌دهندگان را برای ترامپ بسیج می‌کند

در ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، در یک روز گرم پاییزی، چند صد مسیحی انجیلی که لباس‌ها و کلاه‌هایی با شعارهای ترامپ و آیات کتاب مقدس به تن داشتند، در حومه پیتسبرگ گرد هم آمدند. برای ساعت‌ها، آن‌ها در داخل یک مرکز همایش بزرگ با هم ارتباط برقرار کردند. آن‌ها عبادت کردند. آواز خواندند. تاب خوردند و به زبان‌های نامفهوم صحبت کردند. آن‌ها به سخنرانانی گوش دادند که پیشگویی‌ها و تئوری‌های توطئه درباره یکپارچگی انتخابات را به اشتراک گذاشتند. آن‌ها از شیطان و شیاطین و مأموریت فردی خود برای بیرون راندن نیروهای شیطانی با رأی دادن به ترامپ صحبت کردند. در وسط روز، جی.دی. ونس، نامزد معاونت ریاست‌جمهوری حزب جمهوری‌خواه، بر روی صحنه حاضر شد و به این رویداد مهر تأیید کمپین را زد.

این پنجمین توقف از تور ایالت‌های چرخشی[14] والناو با نام «تور شجاعت» بود، که مسیحیت کاریزماتیک، تئوری‌های توطئه و سیاست‌های محافظه‌کارانه را در تلاشی برای بازگرداندن ترامپ به کاخ سفید ترکیب می‌کرد.

سال‌ها قبل، در طول کمپین ۲۰۱۶، والناو از ترامپ، که در آن زمان نامزد بود، در برج ترامپ دیدار کرد. او ادعا کرد که پس از ترک آنجا، خداوند به او گفت که اشعیا ۴۵ را بخواند: «خداوند به کوروش، مسیح برگزیده خود، چنین می‌گوید: دست راست او را گرفته‌ام تا ملت‌ها را در برابر او مغلوب سازم.»

همان‌طور که خداوند، کوروش، امپراتور مشرک پارس را انتخاب کرده بود تا یهودیان را از تبعید بازگرداند، والناو در یک مقاله اکتبر ۲۰۱۶ نوشت که خداوند ترامپ را انتخاب کرده است تا قدرت فرهنگی مسیحیان محافظه‌کار را بازگرداند.

او نوشت: «من معتقدم که رئیس‌جمهوری چهل‌وپنجم قرار است یک کوروش اشعیا ۴۵ باشد.»

والناو و دیگران این آیه را به‌عنوان پیشگویی‌ای دیدند که حمایت انجیلی‌ها از ترامپ را توجیه می‌کرد؛ مردی که دو بار طلاق گرفته بود، سابقه روابط نامشروع داشت، به تعرض جنسی خود افتخار می‌کرد و صدها نفر ادعا داشتند که در معاملات تجاری از آنها کلاه‌برداری کرده است. این پیشگویی نقش مهمی در متحد کردن رأی‌دهندگان انجیلی پشت سر ترامپ داشت.

ماموریت هفت کوه امروز

والناو به یک خیریه راست‌گرای مسیحی به نام «Ziklag» مشاوره داده است. اهداف این خیریه برای سال 2024 شامل بسیج رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه در ایالت‌های چرخشی بود. Ziklag که اعضای آن خانواده‌های ثروتمند و بانفوذ مسیحی هستند، هدف بلندمدتی برای ارتقای مسیحیان محافظه‌کار به مناصب قدرت دارد تا بتوانند جامعه آمریکا را به‌طور بنیادین تغییر دهند. به‌عنوان‌مثال، در حوزه آموزش، Ziklag قصد دارد «سیستم آموزشی فعلی را از بین ببرد» و طبق اسنادی که توسط رسانه‌های Documented و ProPublica به دست آمده، این گروه آموزش در خانه را به‌عنوان «یک حق بنیادین» ترویج می‌کند.

نهضت رسولی جدید با حقوق افراد ترنسجندر مخالف است و سقط جنین را نوعی «قربانی کردن کودک» می‌داند که به باور آنها قدرت شیاطین را تقویت می‌کند. زمانی که دادگاه عالی آلاباما حکم داد که جنین‌های منجمد می‌توانند به‌عنوان کودک در نظر گرفته شوند[15]، قاضی ارشد تام پارکر، که از چارچوب «هفت کوه» حمایت کرده بود، در رأی خود به کتاب مقدس استناد کرد.

در آستانه انتخابات 2024، والناو گردهمایی‌های مذهبی در ایالت‌های چرخشی برگزار کرد تا مسیحیان محافظه‌کار را برای رأی دادن و فعالیت به‌عنوان ناظر در حوزه‌های رأی‌گیری تشویق کند.[16]

[1] واعظ تلویزیونی که «اکثریت اخلاقی» را تأسیس کرد و رأی‌دهندگان مسیحی محافظه‌کار را برای حزب جمهوری‌خواه بسیج کرد. فالول که در سال ۲۰۰۷ درگذشت، دانشگاه لیبرتی را نیز تأسیس کرد.
[2] رهبر برجسته انجیلی و بنیان‌گذار «تمرکز بر خانواده» و «شورای تحقیقات خانواده»، که به شکل‌دهی سیاست‌های ارزش‌های خانواده کمک کرد. دابسون ۸۸ ساله است.
[3] بنیان‌گذار چندین سازمان علاوه بر بنیاد هریتیج، ویریش به ایجاد ائتلافی بین کاتولیک‌های محافظه‌کار و پروتستان‌های انجیلی کمک کرد که تا به امروز ادامه دارد. ویریش در سال ۲۰۰۸ درگذشت.
[4] پیشگام در واعظی تلویزیونی که با هر رئیس‌جمهوری از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۰ ملاقات کرد، اما بعداً گفت که کشیش‌ها نباید بیش از حد به سیاستمداران نزدیک شوند. گراهام در سال ۲۰۱۸ درگذشت. پسرش فرانکلین گراهام از حامیان پرحرارت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری سابق، است و در کنوانسیون ملی جمهوری‌خواهان ۲۰۲۴ سخنرانی کرد.
[5] بنیان‌گذار «جهاد دانشجویی برای مسیح» (امروزه به نام Cru شناخته می‌شود). برایت، که در سال ۲۰۰۳ درگذشت، به الهام‌بخشی «جلسه توجیهی امور ملی» و بازتعریف الهیات حاکمیت کمک کرد، که به «ماموریت هفت کوه» منجر شد.
[6] واعظ تلویزیونی و سازمان‌دهنده کلیدی «جلسه توجیهی امور ملی»، که به نماد اتحاد مسیحیان انجیلی به عنوان یک نیروی سیاسی تبدیل شد. رابینسون ۸۱ ساله است.
[7] بنیان‌گذار بازسازی مسیحی که جنبش مدارس مسیحی را نیز راه‌اندازی کرد. نوشته‌های راشدونی، که جامعه‌ای مبتنی بر قانون کتاب مقدس را توصیف می‌کرد، فرهنگ انجیلی و جناح راست مسیحی را شکل داد. او در سال ۲۰۰۱ درگذشت.
[8] رهبر جناح راست مسیحی به دلیل تلاش‌هایش از طریق «ائتلاف برای احیا» برای متحد کردن انواع مختلف مسیحیان به منظور بازسازی تمدن بر اساس اصول کتاب مقدس. اگرچه خودش یک بازسازی‌گرا نبود، گریمستد گفت که تحت تأثیر ایده‌های این جنبش قرار گرفته است. او در سال ۲۰۲۴ درگذشت.
[9] استاد طولانی‌مدت مدرسه الهیات فولر، که توسط محققان مذهبی به عنوان «پدرخوانده فکری» اصلاحات رسولی جدید شناخته می‌شود. واگنر در سال ۲۰۱۶ درگذشت.
[10] رهبر در مسیحیت کاریزماتیک که به واگنر در توسعه نهضت رسولی جدید کمک کرد. جاکوبز، ۷۳ ساله، در جریان شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در محوطه کاپیتول دعا خواند.
[11] شوفار (Shofar) نوعی شیپور سنتی است که از شاخ قوچ یا گوسفند وحشی ساخته می‌شود و در آیین‌های مذهبی یهودیت مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ابزار موسیقایی در مراسم مذهبی یهودیان، به‌ویژه در مناسبت‌های روش هشانا (سال نو یهودی) و یوم کیپور (روز آمرزش)، نقش مهمی دارد.
[12] کشیشی که استفاده نهضت رسولی جدید از پرچم «استغاثه به درگاه آسمان» را محبوب کرد، که در این تصویر تبلیغاتی که او در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد، همراه با او دیده می‌شود. شیتس، همراه با سی. پیتر واگنر و سیندی جاکوبز، شبکه‌ای را ایجاد کرده است که جلسات دعا را از طریق تماس‌های کنفرانس برگزار می‌کند و ساختاری برای نهضت رسولی جدید فراهم می‌کند.
[13] تأثیرگذار جناح راست مسیحی که به عنوان ابداع‌کننده عبارت «ماموریت هفت کوه» شناخته می‌شود. امروز، والناو، ۶۸ ساله، در حال سفر به سراسر کشور است و مسیحیان را تشویق می‌کند تا به ترامپ رأی دهند و به عنوان کارگران انتخابات فعالیت کنند تا بتوانند «جاسوس در اردوگاه» باشند.
[14] ایالت‌های چرخشی در انتخابات آمریکا ایالت‌هایی هستند که رأی آن‌ها بین دو حزب اصلی دموکرات و جمهوری‌خواه متغیر است و نتیجه انتخابات را تعیین می‌کنند، مانند فلوریدا و پنسیلوانیا.
[15] این حکم تأثیرات حقوقی مهمی دارد، به این معنا که حقوق قانونی کودکانی که هنوز به دنیا نیامده‌اند، در مواردی مانند سقط جنین یا استفاده از جنین‌های منجمد در فرایند لقاح مصنوعی باید مورد توجه قرار گیرد.
[16] projects.propublica.org/christian-nationalism-origins

نوشته های مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا