صنعت پرجنبوجوش فیلم در هند، بالیوود، تأثیر عمیقی بر افکار عمومی و هنجارهای اجتماعی دارد. با این حال، در سالهای اخیر، روندی نگرانکننده در این صنعت مشاهده شده است: «دیگریسازی» مسلمانان و به تصویر کشیدن سبک زندگی و دیدگاههای سنتی آنها به شکلی منفی. این روند بهویژه در بازنمایی مسلمانان کشمیری برجسته است. این افراد، که بهواسطه مهماننوازی و تمایل به صلح شهرت دارند، در فیلمها بهعنوان تروریست و بنیادگرا معرفی میشوند.
ارائه نادرست از اسلام
اسلام، دینی که بر عدالت و هماهنگی تأکید دارد، اغلب در بالیوود بهطور نادرست به نمایش گذاشته میشود. توصیف اسلام سنتی بهعنوان بستری برای تروریسم نهتنها غیرواقعی، بلکه بهطور عمیقی کنایهآمیز است. آموزههای اسلامی به صراحت اعمال خشونت علیه کودکان، زنان و سالمندان را حتی در شرایط جنگی منع کردهاند. با این حال، بالیوود بهندرت به علل واقعی درگیریهای کشمیر، که بیشتر اقتصادی و سیاسی هستند، میپردازد. این منطقه به دلیل اهمیت استراتژیک و اقتصادی، به مهرهای در جنگ قدرت میان هند و پاکستان تبدیل شده و مردم عادی کشمیری بار سنگین این بحران را بر دوش میکشند.
در گذشته، بالیوود فیلمهایی مانند «حیدر» تولید میکرد که تصویری پیچیدهتر و واقعیتر از درگیریهای کشمیر ارائه میداد. اما اکنون چنین فیلمهایی نادر شدهاند و روند غالب به سمت سادهسازی همه چیز با انگ «تروریسم اسلامی» پیش میرود. این تصویر تکبعدی نهتنها خطرناک، بلکه باعث تثبیت کلیشههای مضر و تقویت اسلامهراسی میشود.
سوءاستفاده از اصطلاحات اسلامی
بالیوود بهطور عامدانه اصطلاحاتی مانند «مقصد» (هدف)، «جنات» (بهشت) و «حورین» (بانوان بهشتی) را، که ریشه در فرهنگ و الهیات اسلامی دارند، در فیلمهای خود تحریف و با تروریسم و افراطگرایی پیوند میدهد. این کار، نهتنها معنا و بستر واقعی این واژگان را مخدوش میکند، بلکه تصویری گمراهکننده ایجاد میکند که گویا این مفاهیم ذاتاً از خشونت حمایت میکنند. نتیجه این است که کل آموزههای اسلامی زیر سایه سوءظن قرار میگیرند و این روایت مخرب را تقویت میکنند که اسلام بستری برای افراطگرایی است.
شخصیتپردازی کلیشهای مسلمانان
یکی از مشکلات جدی در بالیوود، به تصویر کشیدن کلیشهای شخصیتهای مسلمان است. مسلمانان اغلب مجبورند بهعنوان سربازان قهرمان بمیرند تا وفاداری خود به کشور را ثابت کنند، یا با سبک زندگی غیرسنتی مانند نوشیدن الکل و آواز خواندن با دوستان از سوءظنها فرار کنند. این روایت، این واقعیت را نادیده میگیرد که میهنپرستی و شهروندی دو مفهوم جداگانه هستند و شهروند خوب بودن نیازی به نمایش آشکار میهنپرستی ندارد.
نقش مخرب اسلامهراسی
فیلمهایی مانند «مبارز» با بازی هریتیک روشن، نشان میدهند که چگونه اسلامهراسی بهطور موذیانه در داستانهای بالیوود نفوذ کرده است. در این فیلم، شخصیتی که برقع به تن دارد، بهعنوان مأموری دشمن معرفی میشود، القا میکند که برقع یک تهدید امنیتی است. این تصویرسازی گمراهکننده است، زیرا هیچ سابقهای از حملات تروریستی توسط زنان برقعپوش در کشمیر وجود ندارد. این نوع روایتها باعث ایجاد بیاعتمادی و ترس نسبت به مسلمانان میشود.
اسلامهراسی نهتنها توسط بالیوود ترویج میشود، بلکه توسط جامعهای که این کلیشهها را پذیرفته، مورد استقبال قرار میگیرد. این روند خطرناک به افزایش تعصب، نابردباری و خشونت علیه مسلمانان دامن میزند. بالیوود، بهعنوان یکی از قدرتمندترین نیروهای فرهنگی، وظیفه دارد به جای تفرقه و نفرت، به ترویج صلح و تفاهم کمک کند.
بالیوود باید تولید فیلمهایی را در اولویت قرار دهد که تصویری واقعی و متعادل از مسلمانان ارائه دهند. این تغییر تنها مسئلهای مربوط به صداقت هنری نیست، بلکه گامی اساسی برای ساختن جامعهای شمولپذیر و بردبارتر است. هنر باید ابزاری برای تفاهم و همبستگی باشد، نه ابزاری برای تقویت تعصب و تفرقه. وقت آن رسیده است که بالیوود پیش از آنکه دیر شود، این مسئولیت را بپذیرد.[1]
[1] moshref.org/هند-و-اسلام-هراسی-در-بالیوود